نگاهی به اصطلاحات مربوط به زمان (time) در زبان انگلیسی
زمان یکی از با ارزشترین داراییهایی است که هر کسی میتواند در اختیار داشته باشد. اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که قصد یادگیری زبان انگلیسی را دارید و یا در حال یادگیری این زبان هستید، باید بتوانید به خوبی اصطلاحات زمان را بشناسید تا در حین مکالمه دچار مشکل نشوید. در زبان انگلیسی اصطلاحات زیادی در مورد زمان وجود دارد که یادگیری آنها منجر به تقویت زبان شما خواهد شد. برای یادگیری زبان انگلیسی بهتر است آن را با قواعد درست درک کنید. در این مطلب میخواهیم شما را به بهترین شکل با اصطلاحات مربوط به زمان در زبان انگلیسی آشنا کنیم.
ده مورد از پرکاربردترین اصطلاحات مربوط به زمان در زبان انگلیسی
به طور کلی هر زبانی مجموعهای منحصربهفرد از عبارات و اصطلاحات را دارد که به سادگی توسط یک سخنران حرفهای و مسلط قابل درک هستند؛ اما تجزیه تحلیل آن برای افرادی که با آن زبان آشنایی کمتری دارند ممکن است کار سخت و دشواری به نظر برسد.
این مسئله در خصوص اصطلاحات پیرامون زبان نیز صدق میکند. در بسیاری از موارد شما ممکن است در انگلیسی اصطلاحات و عباراتی را به زبان انگلیسی بشنوید که ترجمه کلمه به کلمه آنها هیچ مفهومی را برای شما ندارد و همین موضوع نیز باعث میشود تا شما نتوانید به خوبی این مفهوم را درک کنید. درمراکز آموزش زبان انگلیسی تهران آموزش از ابتدا بر مبنای درک درست زبان آموز از مفهوم جمله است. در ادامه این بخش شما را با مهمترین و رایجترین اصطلاحات مربوط به زمان در زبان انگلیسی آشنا میکنیم.
۱. اصطلاح Beat the clock در انگلیسی
اولین مورد از ده اصطلاح مربوط به زمان که میخواهیم به شما آموزش بدهیم، beat the clock است. این اصطلاح بارها و بارها در طول مکالمات عامیانه و غیر رسمی مورد استفاده قرار میگیرد و بیانگر رسیدن به موفقیت در انجام کاری پیش از اتمام موعد آن کار است. اجازه بدهید تا در ادامه این بخش با ذکر یک مثال معنی و مفهوم این اصطلاح بیشتر برای شما معلوم شود.
در تلاشی ناامیدانه برای شکست دادن ساعت به سمت اداره پست رفتم تا درخواست کالج خود را پیش از آخرین مهلت ارسال کنم | In a desperate attempt to beat the clock, I raced to the post office to mail my college application before the final deadline |
۲. بازگشت به گذشته با اصطلاح Turn back the hands of time
یکی دیگر از اصطلاحان مربوط به زمان در زبان انگلیسی، Turn back the hands of time است. به طور کلی از این جمله زمانی استفاده میشود که شما بخواهید اقدام به بازگویی یک موضوع کرده، یک صحنه را برای شخصی بازآفرینی کرده یا اینکه بخواهید مفهوم بازگشت به گذشته را بیان کنید. در چنین حالاتی میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
مثالی که در ادامه برای شما آوردهایم باعث میشود بتوانید بهتر مفهوم این اصطلاح را درک کنید:
اگر میتوانستم که عقربه ساعت را به عقب برگردانم، هر روز قبل از بیرون رفتن از کرم ضد آفتاب استفاده میکردم | If I could turn back the hands of time, I would make sure to put on sunscreen before going outside every day. |
۳. عبارت Once in a blue moon
سومین مورد از لیست ۱۰ اصطلاح جامع درباره زمان در انگلیسی مربوط به Once in a blue moon میشود. این عبارت زمانی استفاده میشود که شما بخواهید بگویید که یک چیزی معمولا به ندرت رخ میدهد. برای نمونه
چون بودجه کم است، رییس ماهیانه تنها یک بار برای دفتر دونات میخرد. | Because of the tight budget, our manager buys donuts for the office once in a blue moon |
۴. یکی از اصطلاحات پرتکرار در خصوص زمان در انگلیسی، Kill time است
جمله Kill time یکی از رایجترین عباراتی است که امروزه در زبان انگلیسی در ارتباط با زمان مورد استفاده قرار میگیرد و کاربرد دارد. معمولا این عبارت وقتی مورد استفاده قرار میگیرد که شما قصد داشته باشید در خصوص شرکت در یک فعالیت نسبتا بیهدف یا بیهوده و با هدف سریعتر گذراندن زمان را بیان کنید.
بعد از اینکه پروازم یک ساعت بیشتر به تاخیر افتاد، با بررسی مغازههای معاف از گمرک موفق شدم در فرودگاه زمان بگذرانم. | After my flight was delayed an extra hour, I managed to kill time in the airport by perusing the duty-free shops |
۵. اصطلاح A stitch in time saves nine
اصطلاح A stitch in time saves nine به این معنی است که بار اول یک کار را به درستی و کامل انجام دهید تا بعدا مشکل بزرگتری برای شما ایجاد نشود. برای این که به شکل بهتری نحوه استفاده از این عبارت و کاربرد آن را بیاموزید در ادامه مثالی را برای شما آوردهایم که در این زمینه به شما کمک خواهد کرد.
اگر من جای شما بودم، یک پیچ اضافی در آن چوب قرار میدادم تا مطمئنتر شوم؛ زیرا کار از محکمکاری عیب نمیکند. | If I were you, I’d put an extra screw in that wood to make it more secure because a stitch in time saves nine |
۶. عبارت Time is on my side
این عبارت گاهی اوقات در زبان فارسی نیز استفاده شده و کاربردهای خاص خود را دارد. اگر بخواهیم معنی عامیانه Time is on my side را بررسی کنیم به این معنا است که نگران نباشید که چقدر طول میکشد تا یک کار مشخص انجام شود. مثال زیر میتواند این موضوع را به شکل بهتری به شما نشان دهد:
ما مجبور نیستیم تا هفته آینده تصمیم نهایی را بگیریم؛ بنابراین زمان به نفع ما خواهد بود | We don’t have to make the final decision until next week, so time is on our side |
۷. عبارت In the nick of time
یکی از اصلاحات مربوط به زمان در زبان انگلیسی، In the nick of time است. اگر بخواهیم این عبارت را به بهترین شکل ممکن معنا کنیم میتوان گفت که این عبارت به معنای انجام کاری درست پیش از موعد مقرر خواهد بود. البته باید توجه داشته باشید که این عبارت زمانی که قصد دارید بگویید بدون وقت گذاشتن یک کاری را انجام دادهاید نیز مورداستفاده قرار گرفته و کاربردهای مخصوص به خود را دارد.
مثال زیر را در این زمینه مشاهده کنید:
من تمام شب را بیدار ماندم؛ ولی توانستم انشای کلاس تاریخ خود را در زمان کوتاهی تمام کنم | I stayed up all night, but I was able to finish my history class essay in the nick of time |
۸. اصطلاح Crack of dawn و کاربردهای آن
اصطلاح Crack of dawn یکی دیگر از چند اصطلاح (Idioms) درباره زمان در زبان انگلیسی است که امروزه در صحبتهای عامیانه به زبان انگلیسی به شکل گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. معنی دقیق آن سپیده دم یا همان صبح زود است. بنابراین زمانی که قصد دارید بگویید در صبح زود یک کار مشخص را انجام دادهاید میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
مثال زیر را مشاهده کنید تا به شکل بهتری روش استفاده از این عبارت را فرا بگیرید:
کایل همیشه سپیده دم بیدار میشود. آماندا بیشتر شبیه به جغد شب است و دوست دارد در سپیده دم بخوابد | Kyle is always up at the crack of dawn; Amanda is more of a night owl and likes to sleep in |
۹. اصطلاح Only time will tell
در صورتی که شما هم جز آن دسته از افرادی هستید که قصد دارید با بعضی از عبارات رایجی که امروزه در زبان انگلیسی در خصوص زمان مورداستفاده قرار میگیرند آشنا شده و از این عبارات و اصطلاحات استفاده کنید. باید بدانید که Only time will tell یکی از پرکاربردترین این اصطلاحات به شمار میآید. اگر بخواهیم معنی این عبارت را بیان کنیم میتوان گفت بیانگر این موضوع است که حقیقت یا پاسخ در آینده مشخص خواهد شد و هنوز برای همه قابل تشخیص نیست.
فقط زمان نشان خواهد داد که آیا جیمی در ترک شغل خود انتخاب درستی داشته است یا خیر؟ | Only time will tell whether Jamie made the right choice in leaving their job |
۱۰. عبارت Too much time on my hands
به طور کلی این عبارت زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که شما قصد داشته باشید بگویید وقت آزاد بیش از حدی دارید بدون اینکه کار خاصی را در این زمان انجام دهید. این عبارت بیشتر در خصوص افرادی به کار میرود که در طول روز کار خاصی ندارند و معمولا زمان زیادی را نیز تلف میکنند.
از زمانی که بازنشسته شده است وقت زیادی در اختیار دارد و بیشتر روزهایش را صرف تماشای فیلمهای قدیمی میکند | Since she retired, she’s had too much time on her hands and spends most of her days watching old movies |
افزایش مهارت در اسپیکینگ با اصطلاحات مربوط به زمان در انگلیسی
به طور کلی یادگیری عبارات و اصطلاحات مختلف منجر به تقویت زبان شما خواهد شد. در زبان انگلیسی نیز اصطلاحات زیادی در مورد زمان وجود دارد که با یادگرفتن آنها میتوانید در مکالمات روزمره خود از آنها استفاده کنید.
بدون دیدگاه