کلمه چریتی Charity

معنای کلمه Charity: واژه‌ای مهم در زبان انگلیسی، مثال‌ها و کاربردهای این کلمه در جملات

کلمه charity در فارسی به معنای خیریه و صدقه است. این کلمه همچنین به معنی سازمانی است که به افرادی که به دلیل بیماری، فقر و بی‌خانمانی از توانایی مالی لازم برای گذران زندگی برخوردار نیستند، غذا یا کمک رایگان ارائه می‌دهد. در این مطلب قصد داریم به کاربردهای کلمه charity در جملات انگلیسی بپردازیم.

کلمه چریتی Charity

کاربرد کلمه Charity در معنای سازمان خیریه

همانطور که گفته شد، کلمه charity در انگلیسی به سازمان خیریه نیز ترجمه می‌شود. لطفا به مثال‌های زیر توجه کنید:

Bill donated half his salary to his favorite charity.

بیل نیمی از حقوق خود را به سازمان خیریه مورد علاقه خود اهدا کرد.

We deciced that the remaining money will be donated to charity.

تصمیم گرفتیم باقی‌مانده پول صرف امور خیریه شود.

Why do you give everything to charity?

چرا همه چیز را به خیریه می‌دهی؟

Tom donated his entire fortune to charity.

تام تمام ثروت خود را به خیریه اهدا کرد.

You going to charity?

به موسسه خیریه می‌روی؟

The charity is named after a man who gave away some two billion dollars.

نام این موسسه خیریه از فردی گرفته شده که دو میلیون دلار اهدا کرد.

He is an active supporter of Wooden charity

او یکی از حامیان فعال موسسه خیریه وودن است.

Do you stand a chance to get a loan from a charity?

آیا این شانس را داری که از یک موسسه خیریه وام بگیری؟

کلمه چریتی در معنی صدقه

کاربرد کلمه charity در معنای کمک و صدقه

یکی دیگر از معانی کلمه charity، صدقه یا کمک و به طور کلی انجام فعالیت‌های بشردوستانه است. مثال‌های زیر می‌توانند برای درک بهتر بسیار مفید باشند:

I don’t need your charity.

من به صدقه تو احتیاجی ندارم.

Donating only one dollar might seem like a drop in the ocean, but even a small amount of charity goes a long way.

بخشیدن یک دلار شاید خیلی کم به نظر برسد، اما حتی همین مقدار کم صدقه نیز می‌تواند تاثیر زیادی داشته باشد.

They are living on charity.

آنها روزگارشان را با صدقه می‌گذرانند.

He did not give away his money for charity‘s sake.

او پول خودش را برای صدقه اهدا نکرد.

He is renowned for his charity activities.

او به خاطر فعالیت‌های خیریه و بشردوستانه‌اش شهرت دارد.

We don’t accept charity.

ما خیریه قبول نمی‌کنیم.

I’ve been asked to play at a charity event.

از من خواسته شده تا در یک رویداد خیریه، ساز بنوازم.

 

اگر علاقه مند به شرکت در دوره های  زبان انگلیسی هستین و به دنبال یک کلاس خوب زبان میگردید به شما پیشنهاد میدهیم از صفحه ” کلاس زبان خوب در تهران ” دیدن نمایید.

کلمه چریتیبل Charitable

کلمه charitable

با اینکه واژه charity اسم است، ولی در برخی از موارد به عنوان صفت هم به کار برده می‌شود. لطفا به مثال زیر دقت کنید:

They started an event to raise a charity fund.

آنها رویدادی برگزار کردند تا برای خیریه پول جمع کنند.

 

البته از روی این کلمه، یک صفت هم ساخته می‌شود که charitable است و همیشه قبل از اسم می‌آید؛ به عنوان مثال، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

  • Charitable foundation/organization
  • بنیاد / سازمان خیریه

 

  • Charitable contributions
  • مشارکت‌های خیریه

علامت سوال

افعالی که می‌توان با charity به کار برد

کلمه charity اسم است. برای شرکت در امور خیریه، در زبان انگلیسی از افعال خاصی استفاده می‌شود. این افعال معمولا عبارتند از: contribute، donate و raise money که در مثال‌های زیر دیده می‌شوند:

Kourosh is a generous man and he decided to contribute all of his savings to charity.

کوروش یک مرد سخاوتمند است و تصمیم گرفت همه پس‌انداز خودش را به خیریه اهدا کند.

Our last event raised a lot of money for charity.

آخرین رویداد ما پول زیادی برای خیریه جمع کرد.

The residents are commended for their charity raising skills.

ساکنین به خاطر مهارت‌شان در جمع‌آوری پول برای خیریه تحسین می‌شوند.

He has been involved in charity work in Sky.

او در امور خیریه موسسه اسکای فعالیت داشته است.

The band was playing a charity show benefiting the Cancer Trust.

گروه موسیقی به نفع موسسه خیریه Cancer Trust یک نمایش خیریه اجرا می‌کرد.

The opera singer held a charity concert.

خواننده اپرا یک کنسرت خیریه برگزار کرد.

My sister subscribed to a charity.

خواهرم در یک موسسه خیریه ثبت نام کرد.

کلمه چریتی Charity

اصطلاحات و ضرب‌المثل‌هایی با کلمه charity

در هر زبانی، اصطلاحات و ضرب‌المثل‌هایی وجود دارند که به درک بهتر مطلب کمک می‌کنند. برای کلمه charity نیز برخی از اصطلاحات به کار می‌روند که در زیر به یک نمونه از آنها اشاره می‌کنیم:

Charity begins at home.

چراغی که به خانه روا است، به مسجد حرام است. (تحت‌الفظی: کار خیر از خانه شروع می‌شود.)

دانستن کاربردهای کلمه charity می‌تواند برای شما بسیار مفید باشد

همانطور که گفته شد، کلمه charity به معنای صدقه، انجام فعالیت‌های بشردوستانه و همینطور سازمانی است که این کارها را انجام می‌دهد. مثال‌هایی که در این مطلب بررسی شدند می‌توانند تا حد زیادی به شما برای درک معنای این کلمه و همین‌طور آشنایی با کاربردهای آن کمک کنند.

سوالات متداول

معنی کلمه charity چیست؟

کلمه charity به معنای صدقه و همچنین موسسه خیریه است.

واژه charity از لحاظ گرامری چه نقشی دارد؟

لغت charity اسم است. واژه charitable صفتی است که از charity ساخته می‌شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *